
به سفارت رفتم.
هیچ تمدید امنیتی خاصی دیده نمی شد. همان گیت و ایکس ری همیشگی. موبایل و کلید را باید
تحویل می دادید. همین.
شناسنامه را که
تحویل دادم. حاج آقایی که ریاست حوزه رسول اعظم را بر عهده دارد نگاهی به شناسنامه
می انداخت و خوش آمد می گفت. بعد چند نفر از معلمین مدرسه ی ایرانی که مسئول رای گیری
بودند اطلاعات را سریع روی برگه می نوشتند و برگه رای می دادند.
رایم را نوشتم.
یکی هم اضافه!!! نترسید! تقلب نکردم. خانمم رای اولی بود. اولین بار بود که رای میداد.
خلاصه یه رای دهنده به ایرانی ها اضافه کردیم! دو تایی مون رای هایمان را جلوی دوربین
و دوربین چی ها به صندوق انداختیم و شناسنامه هایمان را گرفتیم و رفتیم.
سید حسن نصرالله
که عصر امروز سخنرانی غرا و زیبایی کرد در آخر برای سوزاندن دل عربها از انتخابات پرشورایران گفت و برابری رای رهبر با مردم را ستود.
پ.ن: من هم رایم
مثل رهبر مخفی است و کسی خبر ندارد.
پ.ن2: تصویر اثر انگشت به دلایل امنیتی و جانی محو شده. از همه خواهش دارم به جهت تهدیدات سلفی های زامبی و ذبح کسانی که تصویرشان را در اینترنت یافته اند، تصاویر خود و دیگران را با احتیاط بیشتری منتشر کنید. این لینک حاوی تصویری است که تکفیری های آدمخور در فیسبوک یافته و آنها را بر اساس همین عکس پیدا کرده و ذبح کردند. 18+
پ.ن2: تصویر اثر انگشت به دلایل امنیتی و جانی محو شده. از همه خواهش دارم به جهت تهدیدات سلفی های زامبی و ذبح کسانی که تصویرشان را در اینترنت یافته اند، تصاویر خود و دیگران را با احتیاط بیشتری منتشر کنید. این لینک حاوی تصویری است که تکفیری های آدمخور در فیسبوک یافته و آنها را بر اساس همین عکس پیدا کرده و ذبح کردند. 18+
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر